محمد ابراهیم باستانی پاریزی- تاریخشناس معاصر و نویسنده سرشناس تاریخ- که اکثر نوشتههایش در باره تاریخ کویر ایران است، نام شهر تفت را منسوب به گرمای کویری آن میداند. در لغت نامه، واژه «تفت» به معنای سبد میوه نیز آورده شده است که با توجه به شرایط اقلیمی این شهر، معنای مناسبتری به نظر میرسد. در برخی منابع این شهر به «دراز شهر» معروف است؛ زیرا تمام خانهها و ساختمانهای آن، اطراف یک خیابان طولانی واقع شدهاند.
سفر به تفت و دیدنیهای تفت
کوه عقاب
یکی از دیدنیهای طبیعی تفت، کوه عقاب (عقاب کوه) است. در نزدیکی شهرستان تفت و در فاصله ۳۰ کیلومتری محور یزد به شیراز، کوه نسبتا مرتفع و منفردی قرار گرفته که تصویری شبیه به یک عقاب نشسته را تداعی میکند.
مسجد شاه ولی
در مسجد شاه ولی که در قرن هشتم ه. ق. بنا شده آثار جالب توجهی به چشم میخورد که از آن جمله میتوان به سنگ مرمر محراب با نقش قندیل و کندهکاریهای گل و بته و واژههای مقدس اشاره کرد. در ورودی، چوبی مشبک و بسیار ظریف است که کلمه «محمد» چند بار در حلقههایی به صورت زیبا بر آن کنده کاری شده و در اطراف آن کتیبهای از کاشی معرق با نام دوازده امام به خط نسخ بر روی آن نصب شده است.
باغ صدری
عمارت و باغ صدری یکی دیگر از دیدنیهای شهر تفت است که با وجود بناهای جالب و دیدنی به همراه باغی سرسبز و زیبا، یکی از نقاط گردشگری شهرستان تفت به شمار میرود. ظاهرا قدمت این باغ و بنا به دوران زندیه باز میگردد که نوسازی شده است. در سفر به تفت از این باغ دیدن کنید.
آسیاب آبی گرمسیر
شهرستان تفت را از لحاظ تعداد آسیابها میتوان شهر آسیابهای آبی نامید که تعداد آن به بیش از ۱۸ واحد میرسد و نشان از آن دارد که تفت، روزگاری صادرکننده آرد به شهرهای همجوار خود بوده است. از معروفترین آسیابهای آبی تفت میتوان به بیغم، شهناز گرمسیر، راحتآباد، فخرآباد و آسیاببادی شواز اشاره نمود. در حال حاضر تنها آسیاب دایر تفت، آسیاب آبی گرمسیر است که در تمام سال به ویژه تعطیلات سال نو، پذیرای بازدیدکنندگان سفر به تفت از این اثر تاریخی است.
تفرجگاه دره گاهان
یکی از مناطق دیدنی شهرستان تفت در استان یزد، تفرجگاهی موسوم به دره گاهان است که به دلیل وجود چند درخت و همچنین آبشاری زیبا به صورت یکی از جاذبههای دیدنی این شهرستان تبدیل شده است. وجود سنگهای مساعد برای صخره نوردی در کنار آبشار نیز گردشگری ماجراجویانه را در سفر به تفت برای گردشگران به ارمغان آورده است.
نخلبرداری
یکی از جاذبههای انسانی مشهور و جهانی شهر تفت، مراسم نخلبرداری است. به طور معمول و به رسمی قدیمی در شب عاشورا و پس از آذینبندی (دو روی نخل را با آیینه و پارچههای سرخ و سبز تزیین میکنند) و سیاهپوش نمودن نخل، انبوه جمعیت مردم و عزاداران و هیأتهای مختلف، اندکی نخل را برای آزمایش و تغییر وضعیت جابهجا میکنند تا در روز عاشورا، مشکلی پیش نیاید. البته این دقت، بیشتر در مورد نخلهای بسیار بزرگ اعمال میشود.
در روز عاشورا با توجه به سنتی قدیمی و یا قرارداد عرفی که میان هیئتهای عزادار برقرار بوده است، در ساعت معینی از روز نخل برداری صورت میگیرد. بدین صورت که بیشتر کسانی که میخواهند شانه خود را به زیر نخل ببرند، مقداری پنبه، پشم، کاه، پارچه و یا هر جسم نرم دیگری را داخل دستمالهای بزرگ پیچیده، آن را به سر یکی از کتفهای خود میبندند تا هنگام شانه بردن به زیر چوبهای حمال، شانهشان آسیبی نبیند و فشار سنگینی نخل را بهتر تحمل کنند.
سپس به دستور شخصی باتجربه و سالمند که به رسم قدیم از سادات است، افراد به نسبت تواناییشان، با پای برهنه، دور تا دور و داخل پایهها و چوبهای حمال نخل تقسیم شده، جایگزین میشوند و در زمانی مناسب، به دستور آن فرد رهبر، با ذکر «یا حسین، یا حسین» مسافت تعیین شده را پیموده و دوباره به جایگاه اولیه نخل باز میگردند و همزمان صدای طبل، سنج و شیپور در فضای اطراف حسینیه طنینانداز میشود. البته در حال حاضر مرسوم شده که سه دور این حرکت جابهجایی پیاپی صورت گیرد. اما پیرها نقل قول میکنند که در قدیم به جهت تبرک چهارده معصوم، نخل را چهارده مرتبه میگرداندند.
ناگفته نماند که شخص راهبر و فرمانده نخل، در پهنه سرو مانند نخل و بر روی یکی از چوبهای آن، با آویختن شال عزا به گردن، میایستد و با حرکات دست خود نخلبران را در جابهجایی نخل، هدایت میکند. یک یا دو نفر هم از نوک یا راس نخل بالا میروند و در هنگام حرکت، یکی اذان میگوید و دیگری اشعار حماسی یا ابیاتی از دوازده بند مشهور محتشم کاشانی را میخواند.
در هر دور یا رفت و برگشت نخل، تعدادی شتر، گاو و گوسفند نذری قربانی میشوند تا پس از ختم مراسم، بین نیازمندان، تقسیم و یا با پخت آش گندم از گوشت دامهای قربانی، مردم را به خوردن آش گندم یا آشحسینی، مهمان نمایند. همچنین پیش از حرکت دادن یا در هنگامی که نخل میایستد، بعضی از مردم با پخش نُقل یا نخود برشته و مانند آن نذر خود را ادا میکنند.
پس از آخرین حرکت و جابجایی، نخل را به جای ثابت خود بازگردانده و بر روی پایههای خود نهاده میشود تا مراسم عزاداری دیگر. پس از آن، انبوه نخلبران، به سرعت از زیر نخل بیرون رفته و با دیگر عزاداران به سر و سینه میزنند و با فریاد «حسین، حسین» لحظاتی تاثربرانگیز را ایجاد میکنند.
بعد از به زمین گذاشتن نخل، نخلبران و دیگر مردم به مقابل تکیه یا عزاخانه امام حسین(ع) هجوم برده و با فریادهایی سوزناک، با تمام جان بر سر و سینه میزنند که محلیها به آن «جوش زدن» میگویند و نوعی تعزیهخوانی است. «جوش خوان» اشعاری را میخواند و مردم با سینه زدن مداوم، جواب میدهند که از مشهورترین و متداولترین آنها، تضمین آیه ۱۰۷ سوره «صافات» از قرآن کریم است: «گفت در آن لحظه خدای کریم / اِی به فدیناه بذبح عظیم»
اگر عمل نخلبرداری در عصر عاشورا صورت گیرد، پس از اتمام مراسم نخلبرداری، عزاداران تا غروب آفتاب به عزاداری ادامه میدهند و پس از غروب آفتاب و اذان مغرب و خواندن نماز، مراسم شام غریبان را، با تجسم غربتی خاص برگزار میکنند. مردم با رفتن از این محل به آن محل در حالی که تعدادی از عزاداران به ویژه کودکان، شمع در دست دارند به نشانه تاریکی بیابان کربلا و پراکنده شدن کودکان خردسال خانواده امام حسین(ع)، به مراسم دهه اول ماه محرم خاتمه میدهند.